داره از اتاق میره بیرون. میگم "برقُ خاموش کن."میگه "چیزی نمیخوای؟". میگم "چرا. یه مامان. که بغل کنه. یه خواهر که شوخی کنه. یه بابا که حال آدمُ کجکی از لای در بپرسه. یه دل اروم که بدونه فردا بی دردسره. یه قلب ساده که دلش خوش باشه به اینکه کتاب جدید خریده."
میگه "خفه شو. بخواب" میره. برقُ خاموش نمیکنه.
یه ,خاموش ,کنه ,برقُ ,میگه ,میره ,برقُ خاموش ,کنه یه ,خوش باشه ,باشه به ,به اینکه
میگه "خفه شو. بخواب" میره. برقُ خاموش نمیکنه.
درباره این سایت